- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای مرا از عشق تو در کار خود حیرانیی در بیابان تمنای تو سرگردانیی
2 قصه دشوار هجر از مردن آسان شد مرا باشد آری بعد هر دشواریی آسانیی
3 ماند بر خوان غم از من استخوانی چند و بس گر دهی فرمان سگانت را کنم مهمانیی
4 بی تو تن زندان جان شد ای به قصدم بسته تیغ دست رحمت برگشا و آزاد کن زندانیی
5 هرگزم چون نیست ره در پیشگاه وصل تو می نهم از دور بر خاک درت پیشانیی
6 کام عیشم تلخ شد زین گریه های آشکار زان لب شیرین کرم کن خنده پنهانیی
7 پیر شد جامی ز جام نیم خوردت جرعه ای بر وی افشان تا کند زان جرعه پیرافشانیی