1 ای جهان را از تو در گوش امید استمالتهای عام شامله
2 از پی اصلاح چشمم لازمست مصلحی از مصلحات کامله
3 سویم از روی نوازش کن روان مرتبانی چون زنان حامله
4 صد چنین در بطنش اندر پرورش یا هلیله نامشان یا آمله
1 بهر تسخیر دلم پادشهی تازه رسید فکر خود کن که سپه بر در دروازه رسید
2 عشق زد بر در دل نوبت سلطان دگر کوچ کن کوچ که از صد طرف آوازه رسید
1 بخت چون بر نقد دولت سکهٔ اقبال زد بخت چون بر نقد دولت سکهٔ اقبال زد
2 جسم خاکی شد سپند و بستر آتش آن زمان کان گران تمکین در این مضطرب احوال زد
1 هرگز از زلف کجت بیپیچ و تابی نیستم صید این دامم از آن بیاضطرابی نیستم
2 گرچه هستم در بهشت وصل ای حوری نژاد چون قرینم با رقیبان بیعذابی نیستم