- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای به فضل و کفایت و دانش دور گردون چو تو نیاورده
2 ببر من دوستانی آمده اند هرگز از یکدیگر نیازرده
3 حال ها دیده کام ها رانده باده ها خورده عیش ها کرده
4 به حضور تو آرزومندند زان کجا با تواند خو کرده
5 پاک رفته رهیست بی مانع باز کرده دریست بی پرده
6 بذله و بربطی و ربابی و نای بر گرفته نوای سرپرده
7 خربزه هست گرمه تایی چند زآن کجا نیست موسم سرده
8 سیکی هست اگر نشاط کنی اندر آب شبانه پرورده
9 ساقی ار سرخ روی ترکی نیست هست ازین هندوی سیه چرده
10 ور تنعم کنی بدین چنگی کت نهاده ست و خویش گسترده