- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای دل ار گوش سوی من داری کنم از حال عالمت اعلام
2 نفس اماره تو صیادیست دام گسترده بهر صید مدام
3 طمع خام دام او باشد حبته القلب کرده دانه دام
4 و آن کزین پایدام رسته شود بر سر اختران سپارد گام
5 گر بچشم خرد نگاه کنی کز چه زاید حوادث ایام
6 خود بدانی که جز طمع نبود مایه فتنه خواص و عوام
7 هر که در دام او اسیر شود برنیارد دمی ز خلق بکام
8 من بر آنم که واضع اسماء چون بر ایشان همی کشید ارقام
9 هر چه آنرا ز جنس فتنه شمرد جمع کرد و طمع نهادش نام