🌟 نیت کن و فال حافظ بگیر 🌟
ناصرخسرو قبادیانی

ناصرخسرو قبادیانی

ناصرخسرو قبادیانی
ناصرخسرو قبادیانی

ای طمع کرده ز از ناصرخسرو قبادیانی قصیده 253

قصیده 253 ام از 635 قصاید

ای طمع کرده ز نادانی به عمر هرگزی

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24

1 ای طمع کرده ز نادانی به عمر هرگزی با فزونی و کمی مر هرگزی را کی سزی؟

2 در میان آتشی و اندر میانت آتش است آب را چندین همی از بیم آتش چون مزی؟

3 گر همی خواهی که جاویدان بمانی، ای پسر، در میان این دو آتش خویشتن را چون پزی؟

4 در میان خز و بز مر خاک را پنهان که کرد جز تو؟ از خاکی سرشته و خفته بر خز و بزی

5 از کجا اندر خزیده‌ستی بدین بی‌در حصار؟ همچنان یک روز از اینجا ناگهان بیرون خزی

6 نیک بر رس تا برون زین دز چه باید مر تو را آن به دست آور کنون کاندر میان این دزی

7 همچنین دانم نخواهد ماند برگشت زمان موی جعدت عنبری و روی خوبت قرمزی

8 بی‌گمان شو زانکه یک روز ابر دهر بی‌وفا برف بارد هم بر آن شاهسپرغم مرغزی

9 هرمز و خسرو تهی رفتند از اینجا، ای پسر، پس همان گیرم که تو خود خسروی یا هرمزی

10 قدرت و ملک و صناعت خیره دعوی چون کنی چون خود از ماندن در این مصنوع خانه عاجزی؟

11 آنکه بر حکم و قضای حتم او برخاستند زین سیاه و تیره مرکز زندگان مرکزی

12 اندر این ناهر گزی از بهر آن آوردمان تا بیلفنجیم از این‌جا مال و ملک هرگزی

13 مادر توست این جهان بنگر کز این مادر همی نیک‌بخت و جلد زادی یا به نفرین و خزی

14 چون نیلفنجی به طاعت عمر جاویدی همی؟ چون همی شادان بباشی گرت گویم «دیر زی»؟

15 تن ز بهر طاعتت دادند، عاصی چون شدی؟ گر نه‌ای بدبخت، بر پستان مادر چون گزی؟

16 عارضی با مال و ملک و تا رسی بر آب و نان کشته‌ای در خاک نادانی درخت گربزی

17 هم سپیداری به بی‌باری و هم بی‌سایگی گر برستی بهتر آن باشد که هرگز نغرزی

18 گر بزی را از تو پیدا گشت معنی زانکه تو بی‌شبان درنده گرگی با شبان لاغر بزی

19 علم و طاعت ورز تا مردم شوی، امروز تو ویحکا، مانند مردم زیر دیبا و خزی

20 پروز جان علم باشد علم جو از بهر آنک جامه بی‌مقدار و قیمت گردد از بی‌پروزی

21 مال و ملک و زور تن دایم نماند کاین همه پیرزیهااند و بس بی‌قدر باشد پیرزی

22 عاجزی گرگی است ای غافل که او مردم خورد عاجز آئی بی‌گمان هرچند کاکنون معجزی

23 دیر برناید تو را کاندر بیابان اوفتی خانه اکنون کن پر از بر کاندر این بر بروزی

24 پند حجت را بخوان و درس کن زیرا که هست چون قران از محکمی وز نیکوی وز موجزی

ناصرخسرو قبادیانی از شاعران بزرگ قرن 5 هجری می باشد و سبک شعری ایشان خراسانی است.
ادامه توضیحات شاعر
اثر ای طمع کرده ز نادانی به عمر هرگزی قصیده 253 ام از 635 قصاید در دیوان اشعار ناصرخسرو قبادیانی می باشد
شعر قالب : قصیده سبک : خراسانی
عکس نوشته
کامنت
سوالات متداول درباره شعر ای طمع کرده ز نادانی به عمر هرگزی

شاعر شعر ای طمع کرده ز نادانی به عمر هرگزی چه کسی است ؟

شاعر شعر ای طمع کرده ز نادانی به عمر هرگزی ناصرخسرو قبادیانی می باشد.

شعر ای طمع کرده ز نادانی به عمر هرگزی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 5 سروده شده است.

قالب شعر ای طمع کرده ز نادانی به عمر هرگزی چیست ؟

قالب شعر ای طمع کرده ز نادانی به عمر هرگزی قصیده است

سبک شعر ای طمع کرده ز نادانی به عمر هرگزی چیست ؟

سبک شعر ای طمع کرده ز نادانی به عمر هرگزی سبک خراسانی است

مضمون اصلی شعر ای طمع کرده ز نادانی به عمر هرگزی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
ناصرخسرو قبادیانی

ای طمع کرده ز از ناصرخسرو قبادیانی قصیده 253

قصیده 253 ام از 635 قصاید
بنر