-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای دل طمع مدار که بی غم گذارمت وین هم قبول کن که به جان دوست دارمت
2 تاراج عافیت نبود کار دوستان وبن هم ز دوستی است که دشمن شمارمت
3 صد ره شکسته ای دلم از جور، هیچ گاه نگشوده ای نقاب که معذور دارمت
4 عرفی ز آه و ناله خموشی ، دگر بیا تا زخم های سینه به ناخن بکارمت