- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای باغبان طرفه که خواهی به دست عدل از باغ ملک دور کنی مار و مور را
2 آنان که دفع گربه و روباه میکنند رخصت کجا دهند سباع شرور را
3 تنها شغال، میوه دهقان نمیخورد در باغ ملک ره چه دهی موش کور را
4 از خرسهای بیشه نزدیک غافلی لیکن، کشی به بند شغالان دور را
5 دیوان به شهر گشته سلیمان عهد خویش گرگان به خلق بسته طریق عبور را
6 جمعی که فارغند ز اندوه دیگران کرده به خلق، غمکده بزم و سرور را
7 ای خواجه پاس دار که در روزگار تو بر مور هم ستم نرسد دست زور را