- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای فلک با کمال تو ناقص وی جهان بینوال تو درویش
2 گم کند راه مصلحت تقدیر گرنه تدبیر تو بود در پیش
3 همچو معنی که در بیان باشد در جهانی و از جهانی بیش
4 دوش دور از تو ای مدبر عقل نه به تدبیر عقل دوراندیش
5 جمع ضدین کرده در زنبور لطفت از نوش انتقام از نیش
6 پیشت از گونه گونه بینفسی که نگون باد نفس کافرکیش
7 کردهام آنکه یاد آن امروز میکند جانم از خجالت ریش
8 هیچ دانی که روی عذری هست تا بخواهم زنابکاری خویش