1 تو ز من برتری اگر جستی گفت آنکو ز حالت آگاهست
2 گر چه فخرست ظن مبرکه بدین دست عارت ز عرض کوتاهست
3 نه که تبت یدا ابی لهب است جاش بالای قل هواللهست
1 ایدل گرت شناختن راه حق هواست خود را بدان که عارف خود عارف خداست
2 غم ره مده بخویشتن ار وقت خوش نماند زیرا که وقت فوت شد اما خوشی بجاست
1 دوش رفتم از ره فکرت بر این نیلی حصار دیدمش فیروزه گون صرحی زمرد زرنگار
2 منزل اول به پیشم چست پیکی باز جست آنچنان کش بادگاه سیر بشکافد غبار