ای کافر بد مست که از امیرعلیشیر نوایی غزل 234

امیرعلیشیر نوایی

آثار امیرعلیشیر نوایی

امیرعلیشیر نوایی

ای کافر بد مست که بردی دل و دین هم

1 ای کافر بد مست که بردی دل و دین هم جان نیز فدایت مگذر غافل ازین هم

2 آن طره بگوش تو سخن گوید و ابرو خم بهر شنیدن ز کمین حال چنین هم

3 نقش عجب و صورت مشکل که ز حسنت نقاش ختا هم زد و صورت گر چین هم

4 ای پیر مغان بار دگر توبه شکستیم یک رطل گرانم ده و در جرم مبین هم

5 صد حلقه انگشتری از تیر تو در دل دارم ز خط مهر تواش نقش نگین هم

6 فانی چه غم از جور چو عشاق بلا کش دارند عوض وصل گمان بلکه یقین هم

عکس نوشته
کامنت
comment