- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای نرگس مست تو برده دل هشیاران با عقل خود اغیارند از عشق رخت یاران
2 زلف تو کند پیدا احوال پریشانم چشم تو برد دل را با خانه بیماران
3 گر نیست ترا رحمت بر حالت من شاید خفته چه خبر دارد از حالت بیداران
4 بر خاک سر کویت بادی که گذر یابد آتش زند از غیرت بر کلبه عطاران
5 تا باده فروش آمد لعل لب میگونت افتاد بسی نقصان در مکسب خماران
6 پر مکر و فریبست آن چشم خوش مستانه زنهار بترس ای دل از فتنه مکاران
7 تا ابن یمین دارد مهر رخ تو در دل دیوانگئی هستش مانند پری داران