تو آن دری که در عمان نگنجد از قاسم انوار غزل 234

قاسم انوار

آثار قاسم انوار

قاسم انوار

تو آن دری که در عمان نگنجد

1 تو آن دری که در عمان نگنجد تو آن گنجی که در ویران نگنجد

2 بیا،ساقی، مرا جامی کرم کن از آن جامی که در امکان نگنجد

3 خدا این عاشقان را همتی داد که در کیخسرو و خاقان نگنجد

4 چو روباهست عقل حیله کردار میان بیشه شیران نگنجد

5 بحمدالله بدان یوسف رسیدم که اندر مصر و در زندان نگنجد

6 مراسرویست سر سبز و خرامان که اندر باغ و در بستان نگنجد

7 چو قاسم با وصال یار پیوست در آنجا قصه دربان نگنجد

عکس نوشته
کامنت
comment