1 اندر خور نعمت توام خدمت نیست و آن کیست کش از نعمت تو قسمت نیست
2 آن چیست که نزدیک من از نعمت نیست جز دیدن روی تو مرا نهمت نیست
1 هر چه اقبال بیندیشید آمد همه راست جان بدخواهان از هیبت و از هول بکاست
2 موکب طاهری آواز برآورد بلند هر سویی از ظفر و نصرت لبیک بخاست
1 گه وداع بت من مرا کنار گرفت بدان کنار دلم ساعتی قرار گرفت
2 وصال آن بت صورت همی نبست مرا بدان زمان که مرا تنگ در کنار گرفت