عرفی شیرازی

عرفی شیرازی

عرفی شیرازی
عرفی شیرازی

تا خون نخوری چاشنی درد از عرفی شیرازی غزل 563

غزل 563 ام از 981 غزلیات

تا خون نخوری چاشنی درد ندانی

1 تا خون نخوری چاشنی درد ندانی تا دل ندهی آن چه به من کرد ندانی

2 تا بوی گلی نشنوی و کم نکنی ناز آشفتگی باد چمن گرد ندانی

3 تا سر نشود خاک به جولانگه معشوق بر سرمه مقدم شدنی گرد ندانی

4 ذوق غم معشوق به بازی نتوان یافت بر خیز که منصوبه از این نرد ندانی

5 می نوشم و گلگون شوم و بیهده خندم تا از غم دنیا رخ من زرد ندانی

6 ای آن که به درد دل عرفی جگرت سوخت امید که حال دل بی درد ندانی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر تا خون نخوری چاشنی درد ندانی

شاعر شعر تا خون نخوری چاشنی درد ندانی چه کسی است ؟

شاعر شعر تا خون نخوری چاشنی درد ندانی عرفی شیرازی می باشد.

شعر تا خون نخوری چاشنی درد ندانی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 10 سروده شده است.

قالب شعر تا خون نخوری چاشنی درد ندانی چیست ؟

قالب شعر تا خون نخوری چاشنی درد ندانی غزل است

مضمون اصلی شعر تا خون نخوری چاشنی درد ندانی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر