ای وجود همه پیش تو عدم از جامی هفت اورنگ 99

ای وجود همه پیش تو عدم

1 ای وجود همه پیش تو عدم چرخ را پشت تواضع ز تو خم

2 با همه رفعت خود عرش برین بر درت روی مذلت به زمین

3 هر که خود را به رهت خوار افکند کنگر عزت خود ساخت بلند

4 همه را عزت و خواری از توست مکنت کارگزاری از توست

5 ما به خونخواری خواریت خوشیم از کسان منت عزت نکشیم

6 عزتی کان نه ز تو خواری ماست خواریی کز تو سبکباری ماست

7 جامی از عزت و خواری رسته کمر شکرگزاری بسته

8 کز تواضع چو سر افراختیش سایه بر کبر نینداختیش

9 نیستش چون به سر از کبر کلاه دارش از خاصیت کبر نگاه

10 به کف خشم عنان مسپارش روی در حلم و مدارا دارش

عکس نوشته
کامنت
comment