- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تو ملامت مکن ای مدّعی اینک سر و سنگ چه تفاوت کند آن را که نه نام است و نه ننگ
2 این نه آن آتشِ تیزست که بنشاند آب وین نه آن آهنِ سخت است که بگدازد زنگ
3 برنگردیم به سنگ از درِ آن سیم اندام می بیارید که ما توبه شکستیم به سنگ
4 ای که چشمانِ چو آهویِ تو کشته ست مرا تا کی از دستِ رقیبت که بلاییست پلنگ
5 گو بکن جور که در خاطرِ ما مهر نه کین گو بزن تیغ که از جانبِ ما صلح نه جنگ
6 تا به گوشت رسد از بادِ صبا زمزمه ای همه شب نالۀ من تیز گرفته ست آهنگ
7 این بلایی ست نه بالا و قیامت نه قبا که نه بر قامت سروست و نه بر قدّ خدنگ
8 ای خوش آن شب که به خلوت بنشینیم به هم تو قدح بر کف و من در سرِ زلفت زده چنگ
9 در فراقت به شکایت غزلی می گویم زار چون زیر و تو با زاریِ من ساخته چنگ
10 آن محال است که گویند نزاری کرده ست تو به از مطرب و می یا کند از شاهدِ شنگ