1 اسرار ازل را نه تو دانی و نه من وین حرف معما نه تو خوانی و نه من
2 هست از پس پرده گفتگوی من و تو چون پرده در افتد نه تو مانی و نه من
1 دنیا به جوی وفا ندارد ای دوست هر لحظه هزار مغز سرگشتهٔ اوست
2 میدان که خدای دشمنش میدارد گر دشمن حق نهای چرا داری دوست
1 آن رشته که قوت روانست مرا آرامش جان ناتوانست مرا
2 بر لب چو کشی جان کشدم از پی آن پیوند چو با رشتهٔ جانست مرا
1 منصور حلاج آن نهنگ دریا کز پنبهٔ تن دانهٔ جان کرد جدا
2 روزیکه انا الحق به زبان میآورد منصور کجا بود؟ خدا بود خدا
1 ای دلبر ما مباش بی دل بر ما یک دلبر ما به که دو صد دل بر ما
2 نه دل بر ما نه دلبر اندر بر ما یا دل بر ما فرست یا دلبر ما