ای سایه الهی ظل همای از عمادالدین نسیمی غزل 65

عمادالدین نسیمی

آثار عمادالدین نسیمی

عمادالدین نسیمی

ای سایه الهی ظل همای زلفت

1 ای سایه الهی ظل همای زلفت جانها اسیر چشمت، سرها فدای زلفت

2 زلفت به هر دو عالم نفروشم ای پریرخ کاین مختصر نباشد عشر بهای زلفت

3 کی جاودان بماند اندر بقای رویت جانی که نیست او را، در سر هوای زلفت

4 چون جان ماست ای جان، زلف تو جان ما را جانی که هست در تن، باشد به جای زلفت

5 در دور چشم مستت ز احیاء روح قدسی صد محشر است هردم در حلقه های زلفت

6 ای فتنه خلایق عین سیاه مستت غوغا گرفت عالم از هوی و های زلفت

7 زلفت دوتاست ای جان لیکن ز روی وحدت در عالم هویت یکتاست تای زلفت

8 تا از صبا شنیدم زلف تو را پریشان آشفته است حالم، هردم برای زلفت

9 دارد ز چین زلفت صد خانه پر ز عنبر ای مطلع تجلی چین و خطای زلفت

10 پیمان شکن نگویم زلف تو را که هردم جان می دمد در اشیا بوی وفای زلفت

11 در عین خضر خطت آب حیات دیدم ای باده «سقاهم » آب بقای زلفت

12 (ای مشرق هویت دارالسلام رویت وی مسکن سعادت ظلمت سرای زلفت)

13 شد هادی نسیمی زلفت به حور و جنت ای بر هدی نهاده ایزد بنای زلفت

عکس نوشته
کامنت
comment