وفا نکردی و از از حکیم نزاری قهستانی غزل 1182

حکیم نزاری قهستانی

آثار حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

وفا نکردی و از دوستی بگردیدی

1 وفا نکردی و از دوستی بگردیدی صلاحِ خویش مگر شیوه ی دگر دیدی

2 زمانه داد بسی روزگار هجرانم تو چون زمانه مگر چشم تیره در دیدی

3 مگر زمانه خلافِ منت نمود به خواب که طرفه خوابی شیرین‌تر از شکر دیدی

4 کنون تُرُش منشین چون به عرض گه رفتی متاعِ نازک و بازارِ تیز و تر دیدی

5 چو دست داد به من در وفا چه گفت ای دل به چشم تجربه باری قدم بگردیدی

6 نزاریا نه ترا گفته‌ام که از خوبان وفا و عهد نبینی بگو اگر دیدی

7 نگفتمت تو نزاری نزاریا زنهار که با قوی نکنی دست در کمر دیدی

عکس نوشته
کامنت
comment