-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نشنودهای که دید یکی زیرک زردآلوی فگنده به کو اندر
2 چو یافتش مزه ترش و ناخوش وان مغز تلخ باز بدو اندر
3 گفتا که «هر چه بود به دلت اندر رنگت همی نمود به رو اندر»