نشنوده‌ای که از ناصرخسرو قبادیانی قصیده 114

ناصرخسرو قبادیانی

آثار ناصرخسرو قبادیانی

ناصرخسرو قبادیانی

نشنوده‌ای که دید یکی زیرک

1 نشنوده‌ای که دید یکی زیرک زردآلوی فگنده به کو اندر

2 چو یافتش مزه ترش و ناخوش وان مغز تلخ باز بدو اندر

3 گفتا که «هر چه بود به دلت اندر رنگت همی نمود به رو اندر»

عکس نوشته
کامنت
comment