1 یک شب نهان ز غیر بر ما نیامدی دادی نوید آمدن اما نیامدی
2 اکنون نمیروی زبرش یاد آنکه تو جایی که بود مدعی آنجا نیامدی
3 در راه انتظار نشاندی نشاط را رفتت زیاد یا که بعمدا نیامدی
1 در عشق هیچ مرحله جای درنگ نیست بشتاب زانکه عرصه ی امید تنگ نیست
2 رخ از بلا متاب که مقصود انبیا جز در میان آتش و کام نهنگ نیست
1 سرتاسر عالم به تن امروز سری نیست کز خاک در شاه جهانش اثری نیست
2 در کار دل غمزدگانت نظری نیست یا از من دلخسته هنوزت خبری نیست
1 آگاه کسی ز کار ما نیست کاو را نظری به یار ما نیست
2 ماییم و دلی خراب و آن نیز یک روز باختیار ما نیست