ای سرو ناز رسته دمی از جهان ملک خاتون غزل 903

جهان ملک خاتون

آثار جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

ای سرو ناز رسته دمی سوی ما خرام

1 ای سرو ناز رسته دمی سوی ما خرام تا از هوای قد تو یابیم احتشام

2 گر بگذری به سوی چمن سرو و نارون افتد به پیش قامت زیبات در خرام

3 مرغ دل ضعیف مرا بال و پر بسوخت ای نور هر دو دیده ز اندیشه های خام

4 بر حال زار من چو ترحم نکرد یار یارب دلست در بر دلدار یا رخام

5 من شیرگیر غمزه غمّاز او شدم وز هیچ رو چو آهوی وحشی نگشت رام

6 همچون رکاب در قدمش خواستم شدن پیچید ابرش نظرش را ز ما لگام

7 بنمای دیده تا که شود دیده روشنم زان رو که نیست کار جهان را از او نظام

عکس نوشته
کامنت
comment