-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای کجی آموخته پیوسته از ابروی خویش راستی هم یادگیر از قامت دلجوی خویش
2 کعبه ما کوی تست، از کوی خود ما را مران قبله ما روی تست، از ما مگردان روی خویش
3 سر ببالین فراغت هر کسی شب تا بروز ما و غمهای تو و سر بر سر زانوی خویش
4 شب چو بر خاک درت پهلو نهادم گفت دل: من ز پهلوی تو در عیشم، تو از پهلوی خویش
5 چون هلالی را فلک سرگشته میدارد چنین بیجهت مینالد از ماه هلال ابروی خویش