- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای پیک مشتاقان بگو این بی دل مشتاق را تا در چمن چون یافتی آن سرو سیمین ساق را
2 گر بر گلستان بگذری آنجا که دانی با منش اکنون به بستان بیشتر خاطر کند عشاق را
3 گر باز بینیش ای صبا گو تا تو ما را دیده ای کردیم از سودای تو از سر قدم آفاق را
4 با خویشتن همراه کن یک آه من تا پیش او بر احتراق سینه ام شاهد بود مصداق را
5 دنیا و دین بر هم زدم تا نشکند پیمان من ترسم که بدعهدی کند بر هم زند میثاق را
6 هرلحظه آتش می زند برق سخن بر دفترم با آن که از درد دلم دل پاره شد اوراق را
7 آری نزاری برمکن خاطر به دوری از وفا باشد که هم روزی ز ما یاد آرد استحقاق را