- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تو نظر کن که بت من چه جمالی دارد بر لب چشمه حیوان خط و خالی دارد
2 مه و خورشید بهم کس نتواند دیدن تو ببین بر سر خورشید هلالی دارد
3 هست خوبان جهان را همه حسن و خط و خال دل من با سر زلفین تو حالی دارد
4 در شکنج سر زلف تو وطن ساخت دلم وز فروغ مه و خورشید ملالی دارد
5 گر تصوّر کند آن یار که من از در او باز گردم به جفا فکر و خیالی دارد
6 تو مکن تکیه برین دور جفاجوی که هم محنت و دولت ایام زوالی دارد
7 حسن چون یافت کمالی بکند میل زوال حسن روی تو بهر لحظه کمالی دارد
8 حسدم نیست به مال و نه به جاه و نه به ملک بر کسی هست که با دوست وصالی دارد
9 چون وصالم ز جمال تو میسّر نشود مردم دیده ی من خیل خیالی دارد