- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بمیر ای بیخبر گر میتوانی به مرگی کان به است از زندگانی
2 بمیر از باطل و زنده به حق باش چو هستی طالب حق زین نسق باش
3 در این روز دو سه کت داد حق مهل بکن جهدی و دل خالی کن از جهل
4 به جای جهل پر علمش کن ای دوست که چون مغز است علم و جهل چون پوست
5 خوشا وقت کسی کو پیش از مرگ شود بیدار و سازد مرگ را برگ
6 اگر در جهل عمرت میشود فوت کجا یابی امان از مالک الموت
7 مترس از مرگ صورت زانکه سهلست بتر مرگ ای برادر مرگ جهلست
8 چو از دنیا بمیرد مرد دانا به سوی آخرت راند توانا
9 بدانی گر بمیری اندرین تو که موتوا این بود قبل ان تموتوا