- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دوش آمدی و خرمن ما آتشی زدی امشب بیا و باز رهان بازم از خودی
2 خالی کنیم خانه ز بهرِ نزولِ دوست لابد برون شود همه چون تو درآمدی
3 عشقِ تو آمد و رگِ مجنون فروگذشت اینجا چه جای عاقلی و جایِ بخردی
4 لیلی و یک کرشمه و سد طعنه ی حسود ماییم و هیچ چون همه یک بار بستدی
5 دل در غمِ تو بستم و نگشاد از تو هیچ مهرِ تو برگرفتم و در خونِ من شدی
6 آری نزاریا تو همه نیک بین نه بد ور عاشقی نُطُق مزن از نیکی و بدی