آمدی وصلت به جامم ریخت از مشتاق اصفهانی غزل 294

مشتاق اصفهانی

آثار مشتاق اصفهانی

مشتاق اصفهانی

آمدی وصلت به جامم ریخت آب زندگی

1 آمدی وصلت به جامم ریخت آب زندگی رفتی و در ساغرم خون شد شراب زندگی

2 خالی از معنی بود این دفتر از هم گو بپاش همچو اوراق خزان ما را کتاب زندگی

3 بود عافل از شهادت خضر در ظلمت شتافت ورنه در سرچشمه تیغ است آب زندگی

4 اینقدرها چیست در رفتن شتاب زندگی گر در آتش نیست لعل آفتاب زندگی

5 جز کدورت ناورد نوشیدن آب زندگی کلفت درد است در جام سراب زندگی

6 گردم ایمن روزی از موج خطر کاید برون کشتیم از قلزم پر انقلاب زندگی

7 ای اجل رحمی کزین بار گران یابم نجات نیستم خضر آورم تا چند تاب زندگی

8 چون شرارم نقطه‌ای مشتاق می‌آید بچشم بس که باشد نارسا مد شهاب زندگی

عکس نوشته
کامنت
comment