- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آمدی وصلت به جامم ریخت آب زندگی رفتی و در ساغرم خون شد شراب زندگی
2 خالی از معنی بود این دفتر از هم گو بپاش همچو اوراق خزان ما را کتاب زندگی
3 بود عافل از شهادت خضر در ظلمت شتافت ورنه در سرچشمه تیغ است آب زندگی
4 اینقدرها چیست در رفتن شتاب زندگی گر در آتش نیست لعل آفتاب زندگی
5 جز کدورت ناورد نوشیدن آب زندگی کلفت درد است در جام سراب زندگی
6 گردم ایمن روزی از موج خطر کاید برون کشتیم از قلزم پر انقلاب زندگی
7 ای اجل رحمی کزین بار گران یابم نجات نیستم خضر آورم تا چند تاب زندگی
8 چون شرارم نقطهای مشتاق میآید بچشم بس که باشد نارسا مد شهاب زندگی