-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 سنبل گل پوش را بر سمن آوردهای وین همه آشوب را بهر من آوردهای
2 سرو چمان را به ناز سوی چمن بردهای قامت شمشاد را در شکن آوردهای
3 نرگس مخمور را جام به کف دادهای غنچهٔ خاموش را در سخن آوردهای
4 حقهٔ یاقوت را قوت روان کردهای چشمهٔ جان بخش را در دهن آوردهای
5 در گران مایه را از عدن آرد سپهر تو ز دهان درج در در عدن آوردهای
6 قافلهٔ مشک را از ختن آرد نسیم تو ز خط انبار مشک در ختن آوردهای
7 عیسی دلها تویی کز نفس جان فزا مردهٔ صدساله را جان به تن آوردهای
8 یوسف دل در فتاد از کف مردم به چاه تا تو چه سرنگون زان ذقن آوردهای
9 جیب فروغی درید تا تو به گلزار حسن پیرهن از برگ گل بر بدن آوردهای