عراقی

عراقی

عراقی
عراقی

می بیاور ساقیا، تا خویشتن را از عراقی قصیده 17

قصیده 17 ام از 613 قصاید

می بیاور ساقیا، تا خویشتن را کم زنیم

1 می بیاور ساقیا، تا خویشتن را کم زنیم کار خود چون زلف خوبان در هم و برهم زنیم

2 از سر مستی همه دریای هستی بر کشیم فارغ آییم از خود و هر دو جهان را کم زنیم

3 بگسلیم از هم طناب خیمهٔ هفت آسمان خیمهٔ همت ورای نیلگون طارم زنیم

4 لایق میدان ما چون نیست نه گوی فلک شاید ار چوگان زلف یار خم در خم زنیم

5 جام کیخسرو به کف داریم پس شاید که ما دم به دم در بزم وصل یار جام جم زنیم

6 چون درآید از در او، در پایش اندازیم سر دست در زلف درازش گاه‌گاهی هم زنیم

7 خاک روییم از سر کویش به جاروب وفا ور بماند گردکی، از دیده او را نم زنیم

8 پای چون روح‌القدس بر دیدهٔ صورت نهیم آتشی از سوز دل در سنگر آدم زنیم

9 خرمن هستی به باد بی‌نیازی در دهیم دست در فتراک صاحب همت اعظم زنیم

10 شیخ ربانی بهاء الحق والدین آنکه ما بوسه بر خاک درش چون قدسیان هر دم زنیم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر می بیاور ساقیا، تا خویشتن را کم زنیم

شاعر شعر می بیاور ساقیا، تا خویشتن را کم زنیم چه کسی است ؟

شاعر شعر می بیاور ساقیا، تا خویشتن را کم زنیم عراقی می باشد.

شعر می بیاور ساقیا، تا خویشتن را کم زنیم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر می بیاور ساقیا، تا خویشتن را کم زنیم چیست ؟

قالب شعر می بیاور ساقیا، تا خویشتن را کم زنیم قصیده است

مضمون اصلی شعر می بیاور ساقیا، تا خویشتن را کم زنیم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر