ای سراپرده سلطان خیالت دل ما از کمال خجندی

کمال خجندی

کمال خجندی

کمال خجندی

ای سراپرده سلطان خیالت دل ما

1 ای سراپرده سلطان خیالت دل ما کرده درد و غم تو خانه در آب و گل ما

2 سر به فردوس نیاریم چون زلف تو فرود تا به خاک سر کوی تو بود منزل ما

3 مشکل ما دهن تست که هست آن یا نیست جز به منطق لب تو حل نکند مشکل ما

4 شمع خود را سزد ار بر نکشد چون قندیل شب چو از طلعت خود نور دهی محفل ما

5 بکن ای شیخ دعایی که بمیریم همه تا دگر ننگ چنین خون نکشد قاتل ما

6 دیده چندانکه براند سخن از گوهر اشک یار در گوش نیارد سخن نازل ما

7 دید سیل مژه در پیش کمال آن مه و گفت در به دامن برد ار گریه کند سائل ما

عکس نوشته