تو آن نئی که ندانی از ابن یمین فریومدی غزل 300

ابن یمین فریومدی

آثار ابن یمین فریومدی

ابن یمین فریومدی

تو آن نئی که ندانی طریق دلداری

1 تو آن نئی که ندانی طریق دلداری ولی چه شود که با ما نمیکنی یاری

2 بعهد چین سر زلف شام پیکر تو سیاهروی جهان گشت مشک تا تاری

3 چنان ز عشق تو مستم که دل نمیخواهد که هیچگونه رود بر طریق هشیاری

4 بسان آنلب میگون همیشه ساغر چشم لبالبست مرا از شراب گلناری

5 بیاد شادی وصلت که آرزوی دلست ز دست هجر توان رست اگر تو بگذاری

6 کمال حسن تو نقصان پذیر می نشود بقول دشمن اگر دوسترا نیازاری

7 ز درد ابن یمین هیچکس نمیپرسد بغیر غم که نماید همیشه دلداری

عکس نوشته
کامنت
comment