حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی
حکیم نزاری قهستانی

تو را سری که به از حکیم نزاری قهستانی غزل 322

غزل 322 ام از 1607 غزلیات

تو را سری که به پیمان من درآری نیست

1 تو را سری که به پیمان من درآری نیست مرا دلی که به دست غمش سپاری نیست

2 سر تو دارم اگر تیغ می زنی و تو را دلی که کار غریبی چو من بر آری نیست

3 شبی دمی قدمی رنجه کن اگر چه مرا به قدر عزّت تو دست حق گزاری نیست

4 نه زر که در قدمت ریزم و نه دست که دل به زور باز ستانم ورای زاری نیست

5 علاج درد دلم مرگ می کند چه کنم که سخت جانم و جان دادن اختیاری نیست

6 بساز با من بی چاره چون بسوختی ام بسوزی و بنسازی طریق یاری نیست

7 به چشم خوار مبین در من ای چو دیده عزیز که همچو بنده عزیزی سزای خواری نیست

8 تو را اگر چه بسی عاشقان مسکین اند یکی ز جمله به مسکینی نزاری نیست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر تو را سری که به پیمان من درآری نیست

شاعر شعر تو را سری که به پیمان من درآری نیست چه کسی است ؟

شاعر شعر تو را سری که به پیمان من درآری نیست حکیم نزاری قهستانی می باشد.

شعر تو را سری که به پیمان من درآری نیست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر تو را سری که به پیمان من درآری نیست چیست ؟

قالب شعر تو را سری که به پیمان من درآری نیست غزل است

مضمون اصلی شعر تو را سری که به پیمان من درآری نیست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
ویدیویی