- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای صدر روزگار به عهد تو روزگار خون دلم بشادی هر خس چه می خورد ؟
2 روزی ز روی لطف نگویی که خود فلان در حالتی چنین خود رده کس چه می خورد؟
3 از خورد چونکه جانوران را گزیز نیست دانم که نیست جان مقدّس ، چه می خورد؟
4 از ما نیافت هیچ و کسی دیگرش نداد و او خود نداشت دستگهی ، پس چه می خورد؟