فروغی بسطامی

فروغی بسطامی

فروغی بسطامی
فروغی بسطامی

تو و چشم سیه مستی که نتوان از فروغی بسطامی غزل 282

غزل 282 ام از 549 غزلیات

تو و چشم سیه مستی که نتوان دید هشیارش

1 تو و چشم سیه مستی که نتوان دید هشیارش من و بخت گران خوابی که نتوان کرد بیدارش

2 نه الله است هر اسمی که بسرایند در قلبش نه منصور است هر جسمی که بفرازند بردارش

3 به بازاری گذر کردم که زر نقشی است از خاکش به گل‌زاری قدم خوردم که گل عکسی است از خارش

4 معطر شد دماغ جان من از بوی گیسویش منور شد چراغ چشم من از شمع رخسارش

5 پری رویی که من دیدم همه خلقند مفتونش مسیحایی که من دارم همه شهرند بیمارش

6 به رویی دیده بگشادم که خون می‌جوشد از شوقش به مویی عهد بر بستم که جان می‌ریزد از تارش

7 چه مستیها که کردم از شراب لعل میگونش چه افسونها که دیدم از نگاه چشم سحارش

8 چه شادیها که دارم در سر سودای اندوهش چه منت ها که دارد یوسف من بر خریدارش

9 دمادم تلخ می‌گوید دعا گویان دولت را مکرر قند می‌ریزد لب لعل شکربارش

10 جواب هر سلامم را دو صد دشنام می‌بخشند غرض هر لحظه کامی می‌برم از فیض گفتارش

11 پی شمشاد قد ماهی، نماندم قوت رفتن که سرو بوستان پا در گل است از شرم رفتارش

12 پرستش می‌کند جان فروغی آفتابی را که ظلمت خانه دلها منور شد به انوارش

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر تو و چشم سیه مستی که نتوان دید هشیارش

شاعر شعر تو و چشم سیه مستی که نتوان دید هشیارش چه کسی است ؟

شاعر شعر تو و چشم سیه مستی که نتوان دید هشیارش فروغی بسطامی می باشد.

شعر تو و چشم سیه مستی که نتوان دید هشیارش در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 13 سروده شده است.

قالب شعر تو و چشم سیه مستی که نتوان دید هشیارش چیست ؟

قالب شعر تو و چشم سیه مستی که نتوان دید هشیارش غزل است

مضمون اصلی شعر تو و چشم سیه مستی که نتوان دید هشیارش چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر