من و دل را بکویی منزلی بود از نشاط اصفهانی غزل 94

نشاط اصفهانی

آثار نشاط اصفهانی

نشاط اصفهانی

من و دل را بکویی منزلی بود

1 من و دل را بکویی منزلی بود که در هر سو دلی با بیدلی بود

2 چرا خود عشق زینسان مشکل افتاد که آسان شد از وهر مشکلی بود

3 میان بحر ره گم کرده ای را چه سود ار رهبری بر ساحلی بود

4 دل از پیش و من از پی تابکویش شهیدی رهنمای بسملی بود

5 بدان حسرت زکویش رخت بستم که هر گامی ز راهم منزلی بود

6 برون از هر دو عالم راه جستم ولی از عشق گام اولی بود

7 همی گریم همی سوزم ازین غم که یارم دوش شمع محفلی بود

8 بهر عضو نی و مجمر ببزمش نهان از من زبانی و دلی بود

9 نشاط امشب مگر دیوانه شد باز که دیدم همنشین عاقلی بود

عکس نوشته
کامنت
comment