به با رخ تو خود را بوجه می از کمال خجندی غزل 518

کمال خجندی

آثار کمال خجندی

کمال خجندی

به با رخ تو خود را بوجه می ستای

1 به با رخ تو خود را بوجه می ستای این نام حسن بروی بر عکس می نماید

2 د ای گل چه می گشانی پیش من این ورقها گر ناز و شیوه نبود زینها چه می گشاید

3 درویش کوی خود را مرسوم غم رسانی گفتی نشاید اما این بخل هم نشابد

4 دل فال زد برندی نام قدت بر آمد کار صواب باشد هر جا الف بر آید

5 . زین زهد بسته بر خود من نیز دست شستم رنگی که خام بندی زین بیشتر نباید

6 ذوق سماع دارم ای مطربان خاموش بانگی زند بر چنگ نا نغمه ای سراید

7 طیع کمال از آن لب جامیست به لطافت جز باده هر چه گویند او را فرو نیاید

عکس نوشته
کامنت
comment