جامی

جامی

جامی
جامی

چهره زرد ز خون بسته جگر ته به تهم از جامی غزل 328

غزل 328 ام از 3391 واسطة العقد - غزلیات

چهره زرد ز خون بسته جگر ته به تهم

1 چهره زرد ز خون بسته جگر ته به تهم سرخرویی بجز این نیست ز بخت سیهم

2 جوی خون گرد من از دیده درآمد چه کنم قوت پای ندارم که ازین جو بجهم

3 گر دهد جایگهم پیش خود آن سلسله موی نتوان داشت به زنجیر دگر جا نگهم

4 نیست مقصود من از عشق بتان عیش و خوشی عرض آنست که از ناخوشی خرد برهم

5 شستم از زنگ ریا خرقه خود صوفی وار مصطبه صومعه و میکده شد خانقهم

6 به یکی گوشه ام از میکده گر بار دهند دلق و سجاده تزویر به یک گوشه نهم

7 دست جامی بود و دامن جانان یعنی بدهم جان ز کف و دامن جانان ندهم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر چهره زرد ز خون بسته جگر ته به تهم

شاعر شعر چهره زرد ز خون بسته جگر ته به تهم چه کسی است ؟

شاعر شعر چهره زرد ز خون بسته جگر ته به تهم جامی می باشد.

شعر چهره زرد ز خون بسته جگر ته به تهم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر چهره زرد ز خون بسته جگر ته به تهم چیست ؟

قالب شعر چهره زرد ز خون بسته جگر ته به تهم غزل است

مضمون اصلی شعر چهره زرد ز خون بسته جگر ته به تهم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی است.
ویدیویی