1 سالها در چار سوی خطه کون و فساد همچو باد از هر طرف بی پا و سر بشتافتم
2 وز پی یار موافق تا مگر پیدا شود موی گشتم بلکه موی اندر طلب بشکافتم
3 بعد چندین گفتگو و جستجوی از هر طرف نیستم مرد ار کسی را مرد صحبت یافتم
1 الوداع ایدل که ما زینجا سفر خواهیم کرد منزل اصلی خود جای دگر خواهیم کرد
2 هست دنیا در حقیقت رود عقبی را پلی ما مسافر بیگمان زین پل گذر خواهیم کرد
1 ساقی بیا که موسم نوشیدن ملست هم راغ پر ز لاله و هم باغ پر گلست
2 منشین بخانه خیز که صحرا بخرمی هر جا که میروی همه جای تبذلست
1 هر که را توفیق ایزد یار و دولت یاورست خاکپای آسمانسای تواش تاج سرست
2 این منم یارب که از بیدای حیرت چون کلیم سوی طور عزتم نور تجلی رهبرست