سال سال از من نمی رسی از جویای تبریزی غزل 1006

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

سال سال از من نمی رسی چه جای ماه ماه

1 سال سال از من نمی رسی چه جای ماه ماه داد داد از درد حرمان وز تغافل آه آه

2 جسم زارم همچو نبض خسته آید در تپش گر به این شوخی خرامی بر مزارم گاه گاه

3 مد آهم بسکه بر گردون رود شبهای هجر اطلس گردون نماید در نظرها گاه گاه

4 تا قد طوبی نژادش گلشن آرا گشته است گل بر اندام صنوبر چون بخندد قاه قاه

5 مطلبم تعریف ابرو باشد از وصف رخش چون هلال عید بیند طفل گویده ماه ماه

6 ما نظر بر بخت خود دست از وصالش شسته‌ایم گر به یمن عشق شد جویا میسر واه واه

عکس نوشته
کامنت
comment