جامی

جامی

جامی
جامی

بی وفا یارا چنین بی رحم و سنگین دل از جامی غزل 507

غزل 507 ام از 3391 فاتحة الشباب - غزلیات

بی وفا یارا چنین بی رحم و سنگین دل مباش

🌙 حالت شب شماره بیت
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7

1 بی وفا یارا چنین بی رحم و سنگین دل مباش دردمندان توییم از حال ما غافل مباش

2 اختر فرخنده فالی ماه هر مجلس مشو آفتاب بی زوالی شمع هر محفل مباش

3 پای بر جا همچو سروم در هوای قد تو هر زمان چون شاخ گل سوی دگر مایل مباش

4 دانه خال توام بر روی گندمگون بس است گو مرا از خرمن هستی جوی حاصل مباش

5 ساربان چون محمل لیلی ز حی بیرون برد منع مجنون کی تواند کاندر پی محمل مباش

6 چند روزی بر در یارم اقامت آرزوست ای اجل سرعت مکن وی عمر مستعجل مباش

7 پی به سر جان و دل بر جامی از عشق بتان بیش ازین حیران شده در نقش آب و گل مباش

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر بی وفا یارا چنین بی رحم و سنگین دل مباش

شاعر شعر بی وفا یارا چنین بی رحم و سنگین دل مباش چه کسی است ؟

شاعر شعر بی وفا یارا چنین بی رحم و سنگین دل مباش جامی می باشد.

شعر بی وفا یارا چنین بی رحم و سنگین دل مباش در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر بی وفا یارا چنین بی رحم و سنگین دل مباش چیست ؟

قالب شعر بی وفا یارا چنین بی رحم و سنگین دل مباش غزل است

مضمون اصلی شعر بی وفا یارا چنین بی رحم و سنگین دل مباش چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر