- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بی وفا یارا چنین بی رحم و سنگین دل مباش دردمندان توییم از حال ما غافل مباش
2 اختر فرخنده فالی ماه هر مجلس مشو آفتاب بی زوالی شمع هر محفل مباش
3 پای بر جا همچو سروم در هوای قد تو هر زمان چون شاخ گل سوی دگر مایل مباش
4 دانه خال توام بر روی گندمگون بس است گو مرا از خرمن هستی جوی حاصل مباش
5 ساربان چون محمل لیلی ز حی بیرون برد منع مجنون کی تواند کاندر پی محمل مباش
6 چند روزی بر در یارم اقامت آرزوست ای اجل سرعت مکن وی عمر مستعجل مباش
7 پی به سر جان و دل بر جامی از عشق بتان بیش ازین حیران شده در نقش آب و گل مباش