1 یارم از خوابگاه من برخاست فتنه بیدار شد که زن برخاست
2 بت من سر ز خوابگه برکرد وز چمن شاخ یاسمن برخاست
3 پیش زلف سیاهش آهوی چین از سر نافهٔ ختن برخاست
4 وان که بسپرد دل بدان سر زلف از سر جان بستن برخاست
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 بگذشت اردیبهشت و آمد خرداد خیز که باید قدح گرفت و قدح داد
2 اول خرداد ماه و وقت گل سرخ وقت گل سرخ و اول مه خرداد
1 این عامیان که در نظر ما مصورند هر روز دام کینه به ما بر بگسترند
2 ما پاسدار دین و کتاب پیمبریم وبنان عدوی دین و کتاب پیمبرند
1 کشور ایران ز عدل شاه مظفر رونقی از نوگرفت و زینتی از سر
2 عدل ملک ملک را فزود و بیاراست روزافزون باد عدل شاه مظفر
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به