1 یارم سر سرو سایه ور می شکند بر برگ سمن سنبل تر می شکند
2 سوز دل و آب چشم گریان مرا می داند و می بیند و بر می شکند
1 دین پناها! دم جانبخش ترا نفس روح امین می گویم
2 وز سخن های تو یک نادره را رشگ صد در ثمین می گویم
1 نامزد غمی ز دهر ای دل سر گرفته هان زیر میا نه خوش نشین چون غم تست بیکران
2 صدمه آه من ببین سوخته چنبر فلک لؤلؤ روی من نگر ساخته گنج شایگان
1 زلف مشگین تو از مهر چو شیدای تو نیست کیست کز مهر تو چون زلف تو شیدای تو نیست
2 تا بدان حد به غم عشق تو شیدا شده ام که دلم را ز غم عشق تو پروای تو نیست