- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 یارب ز چه روروی تو در پرده نهانست در پرده نهانست و پس پرده عیانست
2 از پرتو رخسار تو روشن شده دیدیم گر کعبه و گر مسجد و گر دیر مغانست
3 این طرفه غریبست که خورشید جمالت در صورت ذرات عیانست و نهانست
4 با آنکه توئی بود و جهان هست نمودی باکس نتوان گفت چنین است و چنانست
5 گر زانکه بخوبان نظری میکنم اما از روی همه دیده برویت نگرانست
6 در مسجد ومیخانه ز شوق تو چه گویم رندان همه در شورش و زاهد بفغانست
7 از باده عشق است چنان مست اسیری کز بیخبری عاشق و معشوق ندانست