- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 یارب که تو بگشای در بسته به رویم یارب نظری کن ز سر لطف به سویم
2 دلبسته و تن خسته ز دردیم همیشه دانی تو همه حال دل من چه بگویم
3 محتاج به تکرار نباشد غم دل را بر اشک دو چشمم نظری افکن و رویم
4 حال دل آن خسته مجروح چه پرسی در چفته بازوی جفای تو چه گویم
5 گر زآنکه بگویی تو به ترک من مهجور من ترک شب وصل تو ای دوست نگویم
6 در شدّت هجران تو ای نور دو دیده از ناله شدم نال و من از مویه چو مویم
7 بیچاره دل من به جهان انس نگیرد تا جعد سر زلف سمن پاش نبویم