یارب این واقعه کی بر دل من کرد از مجد همگر غزل 46

مجد همگر

آثار مجد همگر

مجد همگر

یارب این واقعه کی بر دل من کرد گذر

1 یارب این واقعه کی بر دل من کرد گذر که بزودی کند آن سنگدل آهنگ سفر

2 هرگز این قصه که خواندی و که کردی در گوش هرگز این حال که گفتی و که کردی باور

3 ای فراموش شده بر دل تو عهد کهن یاد کن آخر از آن صبحت چون شیر و شکر

4 یاد بود آن گه میعاد که من بودم و تو یاد باد آن شب از روز جوانی خوشتر

5 الحق آن وعده وصلت چه نکو کرد وفا یا ز آن بستن عهدت که چه خوش رفت به سر

6 ای دریغ آنهمه امید من و وعده تو که نه آن کرد وفا و نه ازین دیدم اثر

7 آه از آن قول و قرارت که خطا بود و خلاف آه از آن وعده وصلت که هبا بود و هدر

8 طمع وصل تو کردیم هوس بود و هوی دل به مهر تو سپردیم خطا بود و خطر

9 در فراق تو هر آن شب که به روز آوردم دیده تا روز گرفتار سها بود سهر

10 ناله و گریه چه سود است چو تقدیر رسید اینچنین رفت چو تدبیر قضا بود و قدر

عکس نوشته
کامنت
comment