- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 یارب این چاک گریبان ز چه باشد گل را چیست آیا سبب آشفتگی سنبل را
2 خویش را بس که دلیرانه زدم بر دریا لرزه چون موج بر اندام فکندم پل را
3 گل فرستاده به من تا کند آزار مرا می روم تا که زنم بر سر دشمن گل را
4 از گرفتاری من خاطر آن گل جمع است رشته، مغز قلم پا بود این بلبل را
5 در پی کسب هنر باش که خورشید سلیم بوسه بر دست زند شانه ی آن کاکل را