1 یارب دردی که ناله آغاز کنم شوری که سرود شوق را ساز کنم
2 چشمی که به سوی خویش چون باز کنم آن گمشده را از دور آواز کنم
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 چو از دل عشق رفت آزار آید چو گل رفت از گلستان خار آید
2 نمی بینی که چون پنهان شود مهر شب تاریک اندوه بار آید
1 آن فر و شکوه کبریاییت چه شد؟ آن لاف خدیوی و خداییت چه شد؟
2 صد قرن بر افکار و عقول مردم فرماندهی و حکمرواییت چه شد؟
1 چو گم شد پرتو عشق از دل من خدایا چیست جز غم حاصل من
2 سحاب عشق اگر یکدم نبارد بسوزان خرمن آب و گل من
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به