یارا کجا یاران کنند از مشتاق اصفهانی غزل 239

مشتاق اصفهانی

آثار مشتاق اصفهانی

مشتاق اصفهانی

یارا کجا یاران کنند آزار یاران بیش از این

1 یارا کجا یاران کنند آزار یاران بیش از این دشمن نه‌ای خصمی مکن با دوستداران بیش از این

2 سنگین ز دردت بار من آسوده تو از کار من باشند یاران یار من در فکر یاران بیش از این

3 خاکم سموم قهر تو بر باد داد ای تندخو آتش نه‌ای تندی مکن با خاک‌ساران بیش از این

4 چندم ز تو ای نخل تر نبود به جز حسرت ثمر ز امیدگاهان برخورند امیدواران بیش از این

5 در جان سحاب وصل تو زد آتش حسرت مرا زآن ابر بود این دانه را امید باران بیش از این

6 تا چند داری شمع‌سان عشاق را آتش به جان مپسند سوزند از غمت شب‌زنده‌داران بیش از این

7 شد مدتی کافتاده‌ام در دامت و آگه نه‌ای دارند فکر صید خود عاشق‌شکاران بیش از این

8 آماده صد خفتنم هر دم ز تو هرگز کجا خواری‌کشی خاری‌کشد از گلعذاران بیش از این

9 مشتاق وقت آمد که جان بسپارم از هجر بتان خوردن کجا غم می‌توان بی‌غمگساران بیش از این

عکس نوشته
کامنت
comment