- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 یار اگر شبرو و عیار بود باکی نیست شوخ و بیباک و دل آزار بود باکی نیست
2 گرچه غمخانه عشاق ز وی ویران است تا نه همخانه اغیار بود باکی نیست
3 دامن گل چو به دست تو نهد باد صبا گر ز پی سرزنش خار بود باکی نیست
4 عمر بگذشت به محرومی اگر روز پسین ختم بر دولت دیدار بود باکی نیست
5 پاسبان گر فکند بر در شه بستر خواب دیده بخت چو بیدار بود باکی نیست
6 هرکه را عشق کند سبحه و زنار یکی گر میان بسته به زنار بود باکی نیست
7 جامی آن را که به آن جان و جهان اقرار است با تو گر بر سر افکار بود باکی نیست